من همیشه اسباب بازی سرویس آشپزخانه را بسیار خوب نگه داشته ام و همیشه آن را بالای جعبه اسباب بازی نگه داشته ام. هر بار قبل از گرفتن یک اسباب بازی، ابتدا آن را را بیرون بیاورید.
گاهی خرگوش کوچولو را به خانه عمه ام می برم. وقتی خواهرم برگشت، اسباب بازی را بیرون آوردم و خرگوش کوچولو “گونگ ژی فا کای” را برای خواهرم اجرا کردم که باعث خنده خواهرم شد.
حالا وقتی به صحنه ای فکر می کنم که پدرم یک اسباب بازی کوچک به من داد می خندم. چون به این فکر می کردم که وقتی پدرم این خرگوش کوچولو را به من داد قطعا امیدوار بود.
با دیدن این اسباب بازی با خوشحالی لبخند بزنم و بگذار پسر کوچولوی شادی باشم. مهم نیست کدام همکلاسی ها برای بازی به خانه ما بیایند.
من به آنها اجازه می دهم اسباب بازییم را ببینند و منشا این خرگوش کوچولو را به آنها بگویم، حتی اگر به خانه ما نرفته باشند، من هم از این خرگوش کوچولو به آنها می گویم.
خرگوش کوچک. حالا اسباب بازی من به یک نام آشنا و کمی در کلاس معروف شده است. و بیش از نیمی از همکلاسی ها این خرگوش اسباب بازی را می شناسند و همه آن را دوست دارند.
من این اسباب بازی را خیلی دوست دارم، نه تنها به من انگیزه می دهد که همیشه برای وطن درس بخوانم، بلکه برایم شادی هم به ارمغان می آورد.
اسباب بازی مورد علاقه من یک خرگوش عروسکی است. این خرگوش عروسکی را پدرم در روز تولد چهارم به من هدیه داد و به همین دلیل تا کنون با دقت زیادی از آن نگهداری کرده ام.
خدایا من و مادرم خواهرم برای بازی به پارک یوهو رفت و من و خواهرم روی تاب بازی کردیم. بالون شکست ناپذیر پل تک تخته اره برقی بعد از آن دوباره عروسک پرتاب کیسه شن بازی کردیم.